بسیاری از بنیانگذاران در زمان شروع استارتاپ خود نمیدانند که چه اصولی را رعایت کنند. حتی استارتاپهایی که رشد کردهاند نیز با کمبود دانش در مورد دنیای استارتاپها مواجه هستند. اگر درباره نحوه ساختن یک استارتاپ از صفر اطلاعاتی ندارید، این مقاله میتواند راهنمای مناسبی برای شما باشد. جاناتان آفری (Jonathan Aufray)، بنیانگذار GrowthHackers، اصول اولیهای را خواهد گفت که شما برای شروع یک استارتاپ به آن نیاز دارید.
رویکردی دقیق برای ساختن یک استارتاپ از صفر داشته باشید
برخلاف سرمایهگذاریها و کسبوکارهای معمولی، استارتاپها در مدت زمان کوتاهی به رشد بسیار زیادی دست پیدا میکنند. به همین دلیل اگر رشد جزء هدفهای شما نیست، احتمالاً کسبوکارتان جزء استارتاپها محسوب نمیشود. این وجه تمایز به این دلیل است که استارتاپها مقیاسپذیر هستند و میتوانند بخش بزرگی از بازار جهانی را تصاحب کنند.
با وجود اینکه استارتاپها راه مناسبی برای موفقیت تجاری پیشنهاد میکنند، باید به این موضوع اشاره کرد که میزان موفقیت استارتاپها بسیار پایین است. سادهلوحانهست که به شرکتهای موفقی مانند فیسبوک نگاه کنیم و به این نتیجه برسیم که ایجاد یک استارتاپ موفق بسیار آسان است. قبل از هر چیزی باید به شمار استارتاپهای شکست خورده توجه کنید و به یاد داشته باشید که تنها بخش اندکی از آنها طعم موفقیت را میچشند.
در کل باید به شما (به خصوص کسانی که برای اولین بار کارآفرینی را تجربه میکنند) یادآور شویم که راه کارآفرینی و موفقیت راحت و بدون دردسر نیست و با چالشهای زیادی روبهرو خواهید شد.
پرشور باشید
طبق تحقیقات و آمارها میدانیم استارتاپهایی که به گزینههای مالی توجه بیشتری میکنند، احتمال کمتری برای موفقیت خواهند داشت. چرا؟ زیرا که شما نیازهای اساسی مردم را برطرف نمیکنید و فقط به فکر سرمایه هستید. اما به غیر از اشتیاق، قدمهای مهم دیگری نیز برای ساختن یک استارتاپ وجود دارد.
مدل کسبوکار و جریان درآمدی را مشخص کنید
استارتاپها سازمانهایی هستند که در جستجوی مدلی تکرارپذیر و مقیاسپذیر در کسبوکارند. ضروری است که جریانهای درآمدی مختلفی برای کسب سود خلق کنید تا سرمایهگذاران احتمالی نسبت به سودزایی در آینده خوشبین باشند.
وقتی یک استارتاپ شروع به کار میکند، سرمایهگذاران تنها بر جریانهای درآمدی تأکید ندارند. این موضوع متعلق به سالهای گذشته است و در دنیای امروز دیگر صدق نمیکند. حتی تعداد مشتریان نجومی نیز کافی نیست و استارتاپ شما باید منابع درآمدزایی کاملاً مشخصی داشته باشد. به عنوان یک کارآفرین، استارتاپتان باید در ابتدا درآمد کسب کند و سپس به سودآوری برسد.
سهم بازار را افزایش دهید و بر روی سودآوری تمرکز کنید
تعدادی زیادی از استارتاپها (مانند توییتر) به اشتباه جذب میلیونها کاربر را هدف اصلی خود انتخاب کردند؛ بدون اینکه به سودآوری فکر کنند. از طرف دیگر، بعضی از استارتاپها بر روی بخش خاصی از یک بازار تمرکز میکنند و از این رو در یک بازار کوچک سود اندکی کسب میکنند. به این ترتیب پیشنهاد میدهیم، اگر به دنبال ساختن یک استارتاپ از صفر هستید، حتماً یک مدل کسبوکار را مد نظر داشته باشید.
برای استارتاپ خود یک نام جذاب انتخاب کنید
با این حال، راههایی وجود دارد تا بر این چالش فائق شوید و نامی برجسته متناسب با برنامههای بازاریابی خود انتخاب کنید. هنگام تلاش برای نامگذاری استارتاپ خود باید توجه داشته باشید که این نام با نوآوریهای شما تطابق داشته باشد. در حقیقت، برای این کار دو راه وجود دارد:
یک نام اصیل و بدیع خلق کنید
از کلیدواژهها بهره ببرید
در قدم بعدی باید به دنبال یک دامنه برای نام استارتاپ خود باشید. اگر این دامنه در دسترس نبود، باید یک نام دیگر برای شرکت خود انتخاب کنید یا دامنه دیگری را با پسوند co. یا net. برگزینید. در واقع اگر استراتژی سئو جامعی برای هدایت مشتریان به سمت خود داشته باشید، یک وبسایت با دامنه com. ضروری نیست. شایان ذکر است که نام شما باید به راحتی توسط مشتریان بالقوه شما شناخته و تلفظ شود.
نوآوریهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
این نوع ترس نشان میدهد که شما از منحصربهفرد بودن و برتری چشمانداز و ایده خود مطمئن نیستید. در واقع نوآوریهای کسبوکار شما میتواند به سادگی مورد سرقت قرار گیرد؛ حتی زمانی که مرحله ایدهپردازی را طی کرده باشید. وقتی که استارتاپ خود را راهاندازی کردید نیز نوآوریهای شما میتواند مورد تقلید دیگران قرار بگیرد. در نتیجه نیازی نیست در این مورد بسیار محافظهکارانه عمل کنید.
برای رهایی از این طرز تفکر باید توجه داشته باشید که خودتان در کسبوکار اهمیت زیادی دارید. شما عنصر اصلی برای نوآوری و شکوفایی استارتاپتان هستید. نباید بیش از حد نگران این موضوع باشید که به عنوان اولین نفر یک ایده استارتاپی را اجرا کنید. اولین بودن در یک صنعت، استارتاپ شما را به موفقیت نمیرساند. اگر چنین باوری دارید، به احتمال زیاد شکست خواهید خورد.
برای پایداری و گسترش استارتاپ تلاش کنید
همچنین شما باید پتانسیل رشد و ارتقای استارتاپ خود را درک نمایید و آن را در بازارهای مرتبط گسترش دهید. این موضوع یک نکته مهم برای استارتاپهاست تا آگاه و سودآور باقی بمانند. برای مثال، فیسبوک یک نمونه عالی برای تأکید این موضوع است؛ گرچه در این زمینه پیشگام و پیشرو نبوده است. این قضیه برای شرکتهای دیگر نیز از جمله گوگل صدق میکند. این کمپانیها بهدلیل رشد و تحول مستمر خود از برترینهای بازار به شمار میآیند. آنها نوآوریها و ایدههای خود را پنهان نکردند و آن را به جهان معرفی نمودند.
یک طرح اولیه از استارتاپ خود داشته باشید
اگرچه ممکن است این کار یک عمل منسوخ به نظر برسد؛ اما در زمان ایجاد یک استارتاپ، بسیار مرتبط و کاربردی است. شما باید یک طرح اولیه از تعداد صفحههای سایت یا قابلیتهای آن در ذهن خود داشته باشید. این روش به شما کمک میکند که قابلیتهای مهمی را ایجاد کنید که نقطه تمایز کسبوکار شما باشد. در عین حال نحوه عملکرد سایت را به شما نشان میدهد.
رویکرد مذکور به شما این امکان را میدهد که فرآیند ساخت وبسایت خود را تسریع ببخشید و آن را با نوآوریهای خود ترکیب کنید. برای نوشتن طرح اولیه باید به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
چه مشکلی را میخواهید حل کنید؟
راهحلهای شما برای این مشکل چیست؟
فکر میکنید چه کسانی محصول شما را خواهند خرید؟
چه رقبایی دارید؟
هزینه ساخت محصول چقدر است؟
برای ساخت محصول خود به چه امکانات و افرادی نیاز دارید؟
همچنین شما باید پتانسیل رشد و ارتقای استارتاپ خود را درک نمایید و آن را در بازارهای مرتبط گسترش دهید. این موضوع یک نکته مهم برای استارتاپهاست تا آگاه و سودآور باقی بمانند. برای مثال، فیسبوک یک نمونه عالی برای تأکید این موضوع است؛ گرچه در این زمینه پیشگام و پیشرو نبوده است. این قضیه برای شرکتهای دیگر نیز از جمله گوگل صدق میکند. این کمپانیها بهدلیل رشد و تحول مستمر خود از برترینهای بازار به شمار میآیند. آنها نوآوریها و ایدههای خود را پنهان نکردند و آن را به جهان معرفی نمودند.
نوآوریهای خود را محک بزنید
در اصل برای محک ابتکار و نوآوری لازم است که یک بررسی از بازار هدف انجام دهید تا جنبههای مختلفی را شناسایی کنید که با بهبود آنها پذیرش و قابلیت استفاده محصول افزایش مییابد. معمولاً بنیانگذاران تصور میکنند که کسبوکار آنها تمامی نیازهای کاربران را پوشش میدهد. برای همین این تحقیقات میتواند درهای بیشتری را به روی شما باز کند تا اطلاعات بیشتری از نیازها و ترجیحات کاربران به دست بیاورید. بهتر است قبل از اینکه استارتاپتان را به طور کامل راهاندازی کنید، از نظر مشتریان خود مطلع شوید.
همچنین راهحلهای دیگری مانند عرضه کمینه محصول پذیرفتنی (MVP-Minimum Viable Product) میتواند روشی مناسب برای استارتاپها باشد. با این وجود، حتی قبل از پردهبرداری از کمینه محصول پذیرفتنی اقدام به محک زدن ایده خود کنید.
همراه و شریک برای خودتان پیدا کنید
نکته اساسی این است که ایجاد روابط و همکاریها به شما کمک میکند تا اقدام به ساخت نوآوریهای استارتاپ خود کنید. شما نمیتوانید به تنهایی تمامی کارهای یک استارتاپ را انجام دهید؛ زیرا در این صورت با مشکل روبهرو خواهید شد و نمیتوانید به نتایج قابل قبول دست یابید.
بسیار مهم است که به دنبال شناسایی افراد فنی، بازاریابها و دیگر همکاران مورد نیاز استارتاپ خود باشید. به این ترتیب میتوانید انتظار رشد کسبوکار خود را داشته باشید. البته باید این افراد در زمینه کاری خود دارای تجربه باشند. همچنین همکارانی را انتخاب کنید که بتوانند رشد استارتاپ شما را رقم بزنند و در کار خود پرشور باشند.
در اصل برای محک ابتکار و نوآوری لازم است که یک بررسی از بازار هدف انجام دهید تا جنبههای مختلفی را شناسایی کنید که با بهبود آنها پذیرش و قابلیت استفاده محصول افزایش مییابد. معمولاً بنیانگذاران تصور میکنند که کسبوکار آنها تمامی نیازهای کاربران را پوشش میدهد. برای همین این تحقیقات میتواند درهای بیشتری را به روی شما باز کند تا اطلاعات بیشتری از نیازها و ترجیحات کاربران به دست بیاورید. بهتر است قبل از اینکه استارتاپتان را به طور کامل راهاندازی کنید، از نظر مشتریان خود مطلع شوید.
همچنین راهحلهای دیگری مانند عرضه کمینه محصول پذیرفتنی (MVP-Minimum Viable Product) میتواند روشی مناسب برای استارتاپها باشد. با این وجود، حتی قبل از پردهبرداری از کمینه محصول پذیرفتنی اقدام به محک زدن ایده خود کنید.
همبنیانگذار فنی برای استارتاپ خود پیدا کنید
برای قدم اول باید بدانید که برای ایجاد یک استارتاپ فرآیندهای بسیاری باید طی شود. اگر شما خودتان دارای دانش فنی هستید؛ باید به دنبال یک طراح، بازاریاب یا یک استخدامکننده به عنوان همبنیانگذار باشید. مهمترین اصل این است که همبنیانگذاری بیابید که تواناییهای او مکمل تواناییهای شما باشد. به عنوان مثال، اگر شما یک برنامهنویس اندروید هستید؛ نباید بهدنبال یک همبنیانگذار با تجربه برنامهنویسی اندروید باشید. به طور خلاصه، شما نباید همبنیانگذاری با دانش و تخصص مشابه خودتان انتخاب کنید.
نکته اساسی این است که ایجاد روابط و همکاریها به شما کمک میکند تا اقدام به ساخت نوآوریهای استارتاپ خود کنید. شما نمیتوانید به تنهایی تمامی کارهای یک استارتاپ را انجام دهید؛ زیرا در این صورت با مشکل روبهرو خواهید شد و نمیتوانید به نتایج قابل قبول دست یابید.
بسیار مهم است که به دنبال شناسایی افراد فنی، بازاریابها و دیگر همکاران مورد نیاز استارتاپ خود باشید. به این ترتیب میتوانید انتظار رشد کسبوکار خود را داشته باشید. البته باید این افراد در زمینه کاری خود دارای تجربه باشند. همچنین همکارانی را انتخاب کنید که بتوانند رشد استارتاپ شما را رقم بزنند و در کار خود پرشور باشند.
در اصل برای محک ابتکار و نوآوری لازم است که یک بررسی از بازار هدف انجام دهید تا جنبههای مختلفی را شناسایی کنید که با بهبود آنها پذیرش و قابلیت استفاده محصول افزایش مییابد. معمولاً بنیانگذاران تصور میکنند که کسبوکار آنها تمامی نیازهای کاربران را پوشش میدهد. برای همین این تحقیقات میتواند درهای بیشتری را به روی شما باز کند تا اطلاعات بیشتری از نیازها و ترجیحات کاربران به دست بیاورید. بهتر است قبل از اینکه استارتاپتان را به طور کامل راهاندازی کنید، از نظر مشتریان خود مطلع شوید.
همچنین راهحلهای دیگری مانند عرضه کمینه محصول پذیرفتنی (MVP-Minimum Viable Product) میتواند روشی مناسب برای استارتاپها باشد. با این وجود، حتی قبل از پردهبرداری از کمینه محصول پذیرفتنی اقدام به محک زدن ایده خود کنید.
یک همبنیانگذار باانگیزه بیابید
به دنبال سرمایهگذار باشید
سرمایهگذاران فعال: این سرمایهگذاران دانش تجاری دارند و در بیشتر فرآیندهای کاری استارتاپ نقش ایفا میکنند؛ به ویژه حوزههای تجاری که مربوط به درآمد و سودآوری باشد.
سرمایهگذاران غیرفعال: این دسته از سرمایهگذاران دانش تجاری ندارند. نکته منفی در مورد سرمایهگذاران غیرفعال این است که ممکن است نتوانند در زمینههای اجرایی استارتاپ به شما کنند تا با سرعت بیشتری به موفقیت برسید.
وقتی صحبت از پیدا کردن سرمایهگذار میشود، شما باید افراد را تحت تأثیر ایده خود قرار دهید تا مایل به سرمایهگذاری باشند. از همه مهمتر، ارتباط با کارآفرینانی که تجربه جذب سرمایه داشتهاند، میتواند در این مسیر به شما بسیار کمک کند.